سید ابراهیم تقوی شیرازی مشهور به ابراهیم گلستان ، دربیست و ششم مهر ماه سال هزار و سیصد و یک، در شیراز درخانواده ای روحانی متولد شد.

پدرش مردی روشنفکر و اهل مطالعه و تحقیق بود . در زمان خودش به آموختن فرانسه مبادرت ورزید و فرزندانش را نیز به یادگیری و مطالعه ترغیب میکرد . او نویسنده مترجم ، کارگردان ، منتقد ، فیلم نامه نویس ، عکاس و روزنامه نگار از پیشگامان موج نو در سینما و از چهره های برجسته و روشنفکر ایران است. به عقیده گلستان نویسندگی، گفتوگویی است که آدم، در اساس با خودش دارد . کار نوشتن در تنهایی صورت میگیرد و همین تضمین صادق بودنش است . گلستان دید شخصی نویسنده را در اولویت قرار میدهد و بیان و وارد کردن دید متفکران دیگر را فرع میداند. از راهنمایی و قبول تا رد و ضدیت ، اگر هدف نویسنده ربط موفق با دیگران باشد . جز مطالب معلوم و در حد معلوم و معمولی چیزی برای گفتن باقی نمی ماند و جایی برای بارقه هوش و هیچ پیغام و رسالتی نخواهد بود. گلستان را باید از بنیانگذاران سینمای نو دانست او نه تنها ، مجهزترین و بزرگترین استودیوی خصوصی زمان را در کشور تاسیس کرد ، بلکه فیلم خشت و آیینه اش راهی نو را آغاز کرد و اسرارگنج دره جنی، شاید متهورترین  فیلم زمان خود باشد.

ابتکار عمل و خلاقیتش در زمینه کارگردانی و فیلمسازی تحولی نو ایجاد کرد . در آن عصر و زمان او روز نامه نگار و عکاس ماهری بود. در زمینه ترجمه نیز دستی بر آتش داشت و آثار برجسته ای چون شکسپیر را ترجمه کرد . و برای اولین بار آثار چنین بزرگانی را به قلمرو زبان فارسی آورد. وی از نخستین نویسندگانی بود که برای “زبان داستان ” اهمیت ویژه ای قائل بود و کوشید نثری آهنگین، را در قالب داستان مدرن به کار گیرد . از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجه است . گلستان در ادبیات معاصر ایران، به عنوان نویسنده ای پایبند به سبک شهرت دارد. به قول خودش برای من نقطه اساسی یک کار ،سا ختمان آن است . اگر ساختمان داستان محکم باشد و عقاید : کمونیستی یا فاشیستی یا کاتولیکی باشد در این تحلیل فرقی نمیکند . کارنامه او مملو از آثار درخشان میباشد . چه ازنظر داستان و چه از نظر فیلم نامه نویسی و کارگردانی و حتی ترجمه بعضی آثار او شامل  آذر ماه آخر پاییز ، شکار سایه ، جوی و دیوار تشنه ، مد و مه ، اسرار گنج دره جنی ، ….. سفید و سیاه ، تپه های مارلیک  و خشت و آینه نیز چند فیلم از ایشان است .

او در جوانی فرد پرتلاشی بود و در هر زمینه ای بهترین ، سرشار از هوش و خلاقیت و نوآوری، تنها به یک خط از هنر بسنده نکرد آرمانگرا و عملگراست. حتی ماجراها و حواشی که درباره او وجود داشت مانع ،از فعالیت و کار و تلاش او نبود در راه رسیدن به تمامی آرمانهایش  زحمت کشید و در هرکاری برجسته ترین اثر را ارائه میداد . کتابهای از روزگار رفته حکایت ، هفت داستان ،در گذار روزگار، اسرار دره گنج جنی و آذر ماه آخر پاییز را خوانده ام . یکی  از داستانهای  این کتاب به همین نام را در تحلیل امروز بررسی خواهیم کرد .البته قلم زیبا و بینظیر استاد آنقدر شیوا و دلنشین است که نه تنها من،.. هر خواننده ای را مسحور میکند. استفاده به جای کلمات در جای،جای داستان درعین زیبایی آنها را قابل لمس میکند، مثلا وقتی از فردی که در زیر باران راه میرود حرکت را طوری ترسیم میکند که خواننده خود را زیر باران تصور میکند و درفضای قعر داستان فرو میرود.

احمد، شخصیت اصلی و مشترک همه داستانهای این کتاب است . احمدی که در یک داستان دستگیر و زندانی و در داستان دیگر شکنجه میشود و در داستانی دیگر هم بند و هم سلولی هوشنگ است .دراین داستان احمد کشته شده، و امانتی به هوشنگ داده که به خانواده اش تحویل بدهد . هوشنگ در سایه ای از ترس و وحشت و اضطراب که در تمام داستانهای این کتاب سایه افکنده است ، غرق شده پاکت به دست و سرگردان دور خیابانها و میدان ها میگردد. او در آخرین باری که همسر و مادر احمد را در اسباب کشی و جابه جایی دیده بود ، حضور نوزاد تازه به دنیا آمده اش را حس کرده بود.  او درآن شب هراس انگیز از ترس و وحشتی موهوم پاکت را به جایی انداخته بود و به خانه رفته بود، تمام شب را در عذاب وجدان چرخیده بود و هزاران فکر و اندیشه از سرش گذشته بود تا صبح و در عقوبت این کار که چرا پاکت را به دست مادر احمد نداده بود از پا درآمد. ولی در پایان شب در سپیدی صبح تصمیم گرفت که از فرزند احمد مراقبت کند و در راه فردا و ساختن فردا برای فرزند او  عزم کرد.

نمیدانم از توصیفهای زیبا از استعاره های پر معنا و عمیق و یا از آهنگ کلام ایشان بگویم  مردی بزرگ با اندیشه های فراتر از زمان خود که هر آنچه در خیال داشت ، عملی کرد. اسطوره ای که از هم دوره ای هایش بسیار فراتر بود . او درحال حاضر در خارج از ایران زندگی میکند و با وجود کهولت سن هنوز مینویسد .  و هنوز اندیشه های زیبا دارد مردی منحصر به فرد با استعدای بی نظیر و پشتکاری پایان ناپذیر خداوند او را محفوظ بدارد.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط