دسته‌بندی نشده
دسته‌بندی نشده

روایت دل

بعضی روز ها به مرغک پروبال بسته ای میمانم، که کنج قفس کز کرده درقفس باز است، اما به قفس عادت کرده ،خیال میکنم که

ادامه مطلب »
دسته‌بندی نشده

خواب فرشته

گوشه صندلی قطار ولو شده بود.. سرش به پشتی صندلی بود ودهانش نیمه باز، گرمای داخل قطار خوابانده بودش ! اولین ایستگاه، سوارشدن این مزایاراهم

ادامه مطلب »
دسته‌بندی نشده

یک پباده روی ساده

از زمان ورود میهمان عجیب و غرب دنیا، که روزگار راهمه یکسر وارونه کرد ودرهم ریخت و همگی دست به گریبان و آشفته دراین کارزار،

ادامه مطلب »
دسته‌بندی نشده

غافلگیری

از صبح که بیدار شدم ، دلشوره داشتم ؛ امید ماموریت بود و امروز قرار بود برگردد. از دیروز که جواب آزمایشم را گرفتم و

ادامه مطلب »
دسته‌بندی نشده

از روزگار رفته حکایت …

مدتی بعد از ازدواج ، در فرصتهایی که بود، کتاب می خواندم . توصیه های خانم جمالی یادم بود . از زندگینامه بزرگان تاریخ شروع

ادامه مطلب »