نازد به تو ایزد به تمامی وجودت جانها به فدای کرم و رحمت و جودت اعطای خداوند بود بهر بشارت مولودتو ای مظهر انوار جلالت محبوب دل فاطمه مسند زمحمد افراشته ای بیرق خضرا توبه همت ای ناطق قرآن وخوش آن لحن بلاغت لعل لب تو ریخت گوهر بهر هدایت قربان توای ساقی صهبای طهورا در کوی محبت بزنم بوسه به پایت من دست به دامان توام بهر شفاعت من سائلکوی تو دلباخته ام بر رخ ماهت دل داده وسرداده [...]
اردیبهشت ۱۴۰۱
فروردین ۱۴۰۰
تورا میگویم ای یار
من تورا میگویم ای یار ... برای دیدن تو سخت دل تنگم برای عطر دست تو که یاس رشته ای از دستهایت عطر میگیرد. برای نقلهایت من دلم تنک است . برای گفتن آن لفظ شیرینت دلم تنگ است . وخورشید هم غروبش غم آهنگ است. زمین و آسمان نای خروشیده زداغی سخت سوزان است . من امشب را دلم بس درهوای تو مینالد . غم هجرت جگر سوز است . منم مخمور مست آن نگاه مهربانت . منم عاشق [...]