عشق اساطیری
آن روز هم هوا بارانی بود ابرتیره وباران وباد درهم امیخته بود. به اسمان نگاه کرد دلتنگ تر از آسمان بود . پشت فرمان نشست
آن روز هم هوا بارانی بود ابرتیره وباران وباد درهم امیخته بود. به اسمان نگاه کرد دلتنگ تر از آسمان بود . پشت فرمان نشست
بشر در مسیر تکامل و پیشرفت ودسترسی به تکنولوژی پیشرفته، به غیر از فوایدو مزیت های آن دچار مشکلات عدیده ای در مواجهه با این
شب قدر تا سحر ذکر جلی بود عجب ذکری همش نام علی بود صفای مجلس از شوق محبان سماعی بادف و هنگامه ای بود بدیدم
امروزآخرین جلسه دوره نظم شخصی بود . اما تمام آن نبود یعنی چه؟ این بی پایانی را من در دوره صد داستان مدرسه نویسندگی یاد
آیا آدم مغروری هستید ؟ تعریف شما از غرور چیست ؟ آیا غرور را جزء صفات پسندیده خویش می بینید، یا آن را جزئی از
با این شیوه دیالوگ نویسی دیروز در وبینار آشنا شدم استاد سوژه قشنگی داد که من را خیلی جذب کرد . یاد داستان شاهزاده و
این چند روز بعد از اتمام دوره نظم شخصی، سعی کرده ام پیاده روی ساعت 7 را امتحان کنم ایده آلم در پیاده روی 6000
با عبارات ساده و پیچیده نمیتوانی جهل خود را بپوشانی، آنکه مطلب را خوب فهمیده، میتواند ساده بیانش کند. – جواد مجابی این جمله از
من امروز می پرسم تو چه میخواهی ؟ من میدانم . توفکرمیکنی که میدانی ! از هر روز وهر ساعت و هر دقیقه که میگذرد
کتاب”صحنه پردازی در رمان” راهنمایی برای داستان نویسان جهت درست نویسی صحنه های داستان و رمان است. نویسنده در این کتاب با زبانی ساده و