جستار نویسی درباره شعر

مدتی است مشغول به  مطالعه و تحقیق را جع به شعرم . اینکه شعر چیست ؟

را باید از نظر صاحب نظران معتبر ادبی بررسی کرد و مفهوم عمیق آن را درک کرد برایم بسیار مهم است . چندی است درفضای مجازی هر کلمه ای را به تباهی  میکشند و معنا ومفهوم آن را ازبین میبرند و به قول شاهین کلانتری سالاد کلمه  درست میکنند آن هم بدون آبغوره و نمک وفلفل !بی چاشنی، بی مزه ، بی مفهوم،…

به نام شعر سفید به خورد ملت میدهند و از آنجا که ملت “جدید پرور”… نیز بدون هیچ درک وشناختی، لایک میکوبند بی آنکه حتی نظاره کنند فقط چون بقیه سری تکان داده اند.

آنان نیزهم …

برآن شدم تا یادداشتی در زمینه مفهوم شعر بنویسم تمام روز مشغله فکری ام این بود .باز به قول استاد کلانتری، انسان باید مراقب خوراک ذهنی اش باشد و رژیم ذهنی اش را رعایت کند.تا دچار اضافه بار ذهنی ودرگیری های ذهنی نشود. امروز تمام فکر وذکرم این بود . هرچقدر یش میرفتم بیشتر به  خزعبلات بیشتری برخورد میکردم . مثل این:

خدا تورا ازمن نگیرد مثل خیسی از آب….

ادامه نمیدهم چون نمیخواهم بیشتر درگیر بشوم بسنده میکنم به توصیفی  از محمود فلکی راجع به شعر:

 شعر، درافتادن مدام به اقتدار است. یعنی شعر با آن چیز یا چیزهایی درمی‌افتد که ازلی و ثابت می‌نمایند. شعر از آنجا آغاز می‌شود که انسان نمی‌خواهد یا نمی‌تواند شیوۀ زیست و مناسبات بیرون را بپذیرد؛ و شاعر به عنوان آفرینشگر شعر، زمانی موجودیت می‌یابد که با ساختِ جهانی دیگر، ورای آنچه که وجود دارد، اقدام می‌کند. و این اقدام به سامان نمی‌رسد، مگر اینکه با ساخت‌های بیرون و قراردادی درافتد. پس، ازآنجا که شعر، هنری است کلامی و نخستین وبنای آن، زبان است، نخست با اقتدار زبان در می‌افتد

در اینجا استاد محمود فلکی، تعریف جامعی از شعر و مفهوم آن بیان میکند. اقتدار درزبان …

یعنی شاعر بیان احساسات خویش را باکلامی قدرتمند، نافذ وتاثیر گذار از جهانی دیگر دنیایی پر از احساس وزیبایی ولطافت باشیوه ای دلنشین و خوش آهنگ بیان میکند بیانی که روال تکلم عادی نیست . وزین است وهر کلام ان ارزش خاصی دارد.

به قول محمود فلکی شعر بر پایه زبان بنا میشود. یک شاعر زبان را خوب میشناسد .

این معرفت به زبان چیزی نیست جز درگیری بازبان واینکه شاعر شعرهای مختلف را خوانده باشد. بداند که شعر  اعجاز زبان است .بداند که زبان شعر اعجاز است دربیان ریشه وبنای کلام باید در زبان غرق باشد.

ماتیو آرنولد: شعر به بیان ساده، زیباترین، برانگیزاننده‌ترین و گسترده‌ترین وجه واقعی بیان اشیاء است.

 

نثر، عبارتست از نشستن کلام در بهترین مقام، وَ شعر، عبارتست از نشستن بهترین کلام در بهترین مقام

کالریج

یمنظور ما از شعر، هنر بکار گرفتن واژه‌هاست بدان‌گونه که با خیال، فریبی بیافرینند، هنری که با واژه‌ها به همان کاری دست می‌زند که نقاش با رنگ.

توماس ماکائول

شعر، موسیقیِ تراویده از روح است و بهتر اینکه این موسیقی از روحی بزرگ و پر احساس برخاسته باشد.

تعاریف مختلف افراد مختلف از دید گاه های مختلف را جع به شعر  را بررسی کردم. تمام دغدغه امروزم شعربودوبه آن می اندیشیدم من خود به سرودن شعر علاقه زیادی دارم گاه گاه هم  چند بیتی می سرایم  اما دوست دارم احساسم را با وزن وآهنگ وقافیه بیان کنم 

دفترچه کوچکی هم رقم زده ام به نام فصل رُستن که همین روزها چاپ می شود . اما به موضوع وزن وزبان زیاد می اندیشم .

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط