جدیدترین مطالب
دستهبندی نشده
زیر بارون
بارون مث دم اسب می ریخت. انگار باد شلاق دستش گرفته بود با دونه های بارون به کمر درو دیوار میکشید صدای شرق وشوروقش گوش
1400/06/14
بدون دیدگاه
دستهبندی نشده
دختر شاه پریان
امروز شاید قصه ما یک کمی پردردباشد ولی عیب نداره … گاهی وقتها گفتن قصه درد خود درد را کم می کند .! چه طوری
1400/05/28
بدون دیدگاه
دستهبندی نشده
آمد بهار جانها ای شاخه تر برقصا
تقریبا از آخرین پستی که گذاشتم حدود کمتر از یک ماه گذشته ،… اندر خیالات خود در آن روز ها هر روز در وصف و
1400/05/18
بدون دیدگاه
دستهبندی نشده
میهمان
چند ماهی است که در انتظار میهمان عزیز هستم . نوه ام را می گویم ، مغز بادام ، این چند ماه به راحتی گذشت
1400/04/28
بدون دیدگاه
از چه میخواهی برایت بگویم ؟
مدت زیادی است از نوشتن وخواندن دورمانده ام ، دل تنگ برنامه های روتین وروزمره خواندن ونوشتنم ، نوشتار صبح گاهی ، روزانه نویسی آزاد
1400/04/26
بدون دیدگاه
دستهبندی نشده
یاس سپید
غروب ماه رمضان بود . روزه مرا از حال برده بود، درخواب وبیداری میغلطیدم و منتظر افطار بودم .روی ایوان طبقه دوم که مشرف به
1400/04/22
بدون دیدگاه
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- اشعار برگزیده (8)
- تحلیل کتاب (15)
- جستارها (9)
- خاطره بازی (2)
- داستان کوتاه (14)
- دستهبندی نشده (94)
- دل نوشته (10)
- معرفی کتاب (4)
- مقالات (20)
- نامه ها (8)
- نغمه های رستا (2)
- نوشتههای من (9)
- یادداشت (1)
- یادداشتها (13)
آخرین نظرات: