زمانی برای کار و زمانی برای عشق و دیگر زمان‌ها، تنها اوقاتی تلف‌شده است.
کوکو شانل

این جمله امروز شعارمن بود، از صبح که در سایت استاد قدم میزدم . مثل هر روز، این جمله مرا جذب کرد! البته، که روزهای قبل هم آن را دیده بودم ولی امروز اتصالش به فاز ذهنی من برقرار شد .

درحال انجام کارهای روتین منزل که بودم. دائم به این جمله فکر میکردم …

واقعا درتمام طول زندگی چندین هزار ساعت از عمر خویش را تلف کرده ام ؟ چقدر کار مفید کردم؟

حالا چه میشود؟ چه کار باید کرد؟ زندگی چیست ؟ هدف از زندگی چیست ؟ تکرار تکرارها ؟

وقتی نتوانی کاری را انجام دهی دربارۀ آن حرف می‌زنی، اگر بیش‌ازاندازه دربارۀ آن حرف بزنی بالاخره آن کار را انجام می‌دهی.شاهین کلانتری

وقتی از کاری حرف میزنیم، یعنی دوست داریم آن را انجام دهیم به آن کار علاقه داریم.

نتیجه علاقه وعشق ما چیست فقط حرف زدن راجع به موضوع ؟

کم کم درگیر میشویم، ذهن ما درگیر انجام آن میشود .به راه های انجام آن فکر میکنیم و پرس وجو میکنیم، میخواهم ربط دوجمله بالا را به هم بیان کنم این که  فرصتهامان را برای عشق و علاقه و  کاری که به آن اعتقاد داریم خرج نکنیم، آن هارا سوزانده ایم .

مثل همین ماجرای نویسندگی من درخودم همیشه احساس نیاز میکردم که باید بنویسم. اما هیچ وقت کاری برای آن اجام ندادم . وقتم را در بی هدف سوزاندم. درحالیکه میتوانستم از سالهای قبل شروع کنم والان حتما نویسنده چیره دستی بودم .

البته شاید این حس در این زمان قوی وبارور شده است.

اما الان باوجود مسئولیت های بسیار، دغدغه های ذهنی بسیارتر، به هرحال کمی هم گذشت سن وسال و عدم تسلط بر تکنولوژی روز روند را کند تر میکند. درحالیکه درزمانهای مختلف  میتوانست بهتر از این که هست اتفاق بیفتدبا کیفیت بهتر.

واما حالا  تمرین های زیاد ومکرر  و شاید بیشتر از حد باید مرا به نقطه ای برساند . البته من نا امید نمیشوم دربین مسئولیت مادری ومادر شوهری ومادرزنی ومادر بزرگی وقتی برای کار مورد علاقه ام ایجاد میکنم، کما اینکه شبها را دیرتر بخوابم وصبح هارا زودتر بیدار شوم . خواندن کتابها را درصبح زود وبعد از ناهار انجام میدهم و بعد از آن تایپ و هزارکلمه که البته ساعتهای زیاد نشستن کمر وپای آرتروزی را می آزارد.

به هر صورت ارتباط این دوجمله امروز مرا مصمم تر کرد! که بیشتر وبیشتر تمرین کنم. خودم برای خودم از روی کتاب صحنه پردازی در رمان تمرین ابداع کردم !برای این که مفهوم واقعی مطالب را درک کنم برای هر مثال یک داستانک مینویسم، که به شکل تمرین گفته شده باشد درحد دویست کلمه شاید اینطور بتوانم به استاد هم ارائه دهم وبازخورد بگیرم .

این کتاب بسیار مفید است ومن تصمیم دارم تا قبل از پایان کتاب دست به ترکیب داستان نزنم و باز نویسی را انجام ندهم، مگر اینکه برتمامی مطالب تسلط پیدا کرده باشم. به نظرم کسانی که دنبال یک فرمول برای داستان نویسی هستند، باید حتما این کتاب را مطالعه  کنند. خوب امروز به غیر از مطالعه کتاب کمی هم به مقوله شعر پرداختم و از نظامی گنجوی خواندم و  هزار کلمه را درمورد ایشان نوشتم کمی هم به مادرنوه در راه پرداختیم و دخترک راه دور را که دل تنگ و کلافه بود دلداری دادیم . القصه که امروزمان  به خوبی و پر باری گذشت .خدارا شکر