خاطره وداع

شده یک نیمکتی بشود

خاطره تلخ وداع

زیر باران غم وابر

روزگار تو سیاه

شده یک نیمکتی در اوج بهار

بشود یخ بندان

همه دنیا بشود تیره و تار

خط پایان جهان

شده یک نیمکتی بشود ماوایت

سرگزاری توبه زانویش

وبجویی تو پناه

شده یک نیمکتی رل تو تماشا بکنی

اشکهایت برود سربالا

بشود ابر ببارد …

که همان سال بهار شد زمستان انگار

غنچه ها بر ساقه نشکفتند انگار

شدندن ناله زار

شده یک نیمکتی بشود خاطره تلخ وداع

وتوهر سال همانجا بکنی سجده

بر ان جایگاه پرواز …

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط