فصل رُستن
درین رستاخیز زمان، همگام با رویش وخیزش و جوشش از دل زمین، دراین گاه بهار زمین دلم شکفت ، کلمات مرا یاری گر بودند در رویش بهاری درانجمن سبزینگی شعرو غزل وترانه ،
وقلم هم آن که خداوند به آن قسم خورد و هم به آنان که می نویسند ،مرا یاوری کرد در رهایی ورَستن . نون وا لقلم ومایسُطرون
به گاه خرمی جهان ورستاخیز عظیم سبزی و سرخی وطراوت که هدیه زیبای خداوند به عالمیان است .
همگام با چرخش آفتاب وتابندگی عاشقانه اش به تمامی زمین .
خداوند فضلی عظیم را روزی ام کرد .
فصل رُستن آغاز شد وکلام رویید وسبز شد به قامت قائم شد .
از الف قامت یار، به کرم یار و بنده نوازیش قلم در شتافت و کلمه را بارور کرد وواژه ها را ازبند رهانید وآزاد کرد ازمحبس تاریک ،
رهایی قلم به ثمر رسید و رویش آغاز کزد فصل رُستن رسید.
با خود عهد بسته بودم تا بهار سبز شوم .
آخرین نظرات: